یادمه سالها پیش تو محله طرشت تهران اگر اشتباه نکنم یه آقای نسبتاً مسنی پیدا شده بود که علاقه فراوانی به گل پسرهای کم سن و سال داشت و خلاصه به نوجوون و جوون رحم نمی کرد . از همین رو آوازه اش تو منطقه پیچیده بود و همه ازش فرار می کردن تا اینکه از قضای روزگار یه سرباز کم سن و سال شهرستانی که تهران خدمت می کرد اومده بود مرخصی و نرفته بود شهرش و در تهران داشته پَرسه میزده که می خوره به پست این دوست عزیزمون.
آقا هر چقدر سعی میکنه نمی تونه سرباز رو راضی به کاری بکنه و خلاصه با هزار چرب زبونی داشت به مرادش می رسید و داشت کم کم پسرک رو می برد سمت خونه که پسرک به خودش میاد و از اومدن امتناع می کنه ، پیرمرد که می بینه داره همه چی خراب میشه با محبت و عشوه بهش میگه : بیا بریم ، من تو رو نه ، تو منو.
الگوی چهره خانی که گویا ریشه در چین داره بسیار جالبه . چینی ها معتقدند که در واقع ما آدم ها هستیم که نسبت به چهره ها با مشخصات شبیه به هم واکنش های مشخص نشون میدیم ، یعنی به طور مثال اگر که در چهره خوانی گفته میشه که کسی که پیشانی اش مستطیل شکل هست مثلاً غیر قابل اعتماده . در اینجا میگن که این آدم ها هستن که ناخودآگاه نمی تونن به این گونه آدم ها با این مشخصه اعتماد کنن فلذا در مرور زمان این بندگان خدا غیر قابل اعتماد بودن رو میپذیرن و واقعاً غیر قابل اعتماد میشن .
از آنجایی که نگارنده متاسفانه مدت زمان زیادی از عمرش رو در کار ساختمون گذرانده بالطبع بسیار زیاد پشت فرمان همین ماشین های نیسان آبی عزیز نشسته ام . و باورتان نمی شود اگر بگم از واکنش مردم نسبت به این موضوع میتونم چقدر حرف ها براتون بزنم . گویا مردم ناخودآگاه این موضوع رو پذیرفتند که عزیزان راننده این ماشین ها حتماً آدمهایی با مشخصات خاص هستند و از آن بدتر این رانندگان هم این نقش را پذیرفته اند .
و حال سئوال این است :
ما نیسان رو یا نیسان ما رو
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.