بابت یک دعوی مالی مجبور بودم برم اعسار بدم ، یعنی چی ؟ یعنی برم بگم من پول ندارم این مبلغ بدهی که بابتش چک دادم رو یکجا بدم پس قُضات عزیز محبت کنند و تقسیط بفرمایید.
محل رای دادن پرونده کرج بود و بنده تهران هستم از بخت بد . سه روز تمام هر روز رفتم یکی از دفاتر خدمات قضائی مشخص در میدان المپیک که به منزل نزدیک تر بود و هر بار یه مشکل و نقصان و کمبودی موجود بود ، یعنی هر بار اون خانم مسئول بعد از کلی اتلاف وقت و منتظر موندن و نوبت شدن نگاه میکرد و میگفت فلانش کمه! اینکه چرا همه اینها رو در یک روز نگفت خدا میدونه !
خلاصه روز چهارم مصادف بود با آخرین مهلت بنده برای ارائه این اعسار با تمام مدارک موجود رفتم همون دفتر . ضبح زود رفتم و دو ساعت طول کشید تا نوبتم بشه و خلاصه بلاخره وقتی که نشستم خانم یه نگاهی فرمودن و گفتن بله همه چی درسته ولی ما نمیتونیم انجام بدیم . وا؟؟!! مگه میشه ؟؟ آخه چرا ؟؟ چون این رای از شورای حل اختلاف کرج صادر شده همه دفاتر نمیتونن و بعضی از دفاتر میتونن اعسار شما رو قبول کنن . پس چرا تو این همه بار رفتن و اومدن به من نگفتین ؟؟ فقط یه نگاه کرد و خیلی شیک و راحت فرمودن : بیرون یه پوستر نصب شده لیست همه دفاتر هست برین زنگ بزنینی ببینین کدومشون دارن .
و این یعنی پایان بحث . اومدم سراغ پوستر شروع کردم به ترتیب نزدیکی به من زنگ زدن به این دفاتر . پوستر کاملاً رسمی و چاپ خود قوه محترم قضائیه بودن . به دوازد دفتر زنگ زدم و نه تاشون جواب ندادن . خلاصه یه دفتری فرمود داریم ولی کجا بود تهران پارس یعنی دورترین نقطه به من در اون لحظه . با موتور بودم و با سرعت خودم رو رسوندم . قیامت بود دفتر ودوباره وقت گرفتم اینبار مسئول نوبت دهی فرمودن حدود دو ساعت طول میشکه . گفتم برای یه بارم شده منم از این زرنگ بازی ها دربیارم و برم تو این مدت یه کار دیگه ای بکنم تا نوبتم بشه . رفتم بانک برای واریز پول .
بانک دوست داشتنی و فاخر پاسارگاد . شماره گرفتم شماره من ۱۴۵ بود و شماره ۱۲۸ رو خونده بود . شعبه بسیار بزرگ و خوشگل که ده تا باجه برای ارباب رجوع داشت ولی فقط ۶ تاش کار میکرد ! از اون ۶ تا یکی به کِلِر اختصاص داشت و ۵ تا برای ارباب رجوع . از اون ۵ تا دو نفر رفته بودن ناهار و سه تا مونده بودن . از اون سه تا یکیشون شماره بالای باجه اش روی ۱۱۶ مونده بود !!!!!!!! برای چی ؟؟ برای حساب باز کردن اومده بودن دوست عزیز . پیش خودم فکر کردم اگر همه ۱۰ تا باجه کار میکردن چقدر سرعت بالا میرفت ولی خوب برای چی باید سرعت بالا بره ؟؟ حقوق بیشتر برای چی ؟؟؟ اونها که چه مشتری باشه چه نباشه باید تا ساعت پایان کارشون باشن مردم هم گور باباشون وایستن ، چه اشکالی داره ؟؟
یا مثلاً لااقل میتونن دو تا باجه رو کلاً اختصاص بدن به باز کردن حساب و اندوخته و پس انداز و دریافت سود و غیره تا بقیه مردم که برای واریز و برداشت و کارهای سریعتر اومدن راحت تر باشن و سریع تر به زندگیون برسن . ولی باز پیش خودم فکر کردم چرا باید این کار رو بکنن؟؟؟ بهترین اتفاق ممکنه رخ داد و اون هم این بود که سه تا بخت برگشته انقدر اذیت شده بودن ول کرده بودن و رفته بودن و نوبت من زودتر رسید . کارم رو انجام دادم برگشتم دفتر خدمات قضائی و خدا میدونه تا نوبتم بشه چه استرسی رو تحمل کردم که اینبار چی میخوام بشنوم ولی وقتی خانومه برگه هام رو گرفت و کارم رو انجام داد داشتم از تعجب شاخ در می آوردم مگه میشه بدون هیج مشکلی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
این در حالی که چند وقت پیش هم یکی از طرفین مالی من که از من چند فقره چک به امانت داشت با حکم جلب اومد سراغم !! به مسئول کلانتری میگم : هیچ ابلاغیه ای به من نرسیده میگه به من ربطی نداره الان این جلبته . خلاصه موضوع تقریباً حل شد و اومدم رفتم پیش وکیل میگم من دو ساله عضو سایت ثنا همون سامانه اطلاع رسانی قضائی هستم بابت این جلب چندین جلسه دادگاه و ابلاغیه صادر شده چرا به دست من هیچی نرسیده و در ثنای من چیزی نیست ؟ میگه نمیدونم !! میگم این مرتیکه همه جا یه آدرسی که من ۵ سال پیش بودم نوشته و لی حالا اومده سر آدرس جدید من رو گرفته یعنی آدرس من رو میدونسته چرا با آدرس اشتباه فرستاده برگه های دادگاه رو ؟؟ میگه از روی زرنگیش. میگم این دو فقره چکی که برگشت زده تو لیست برگشتی های من تو بانک مرکزی نیست چون اگر بود من زودتر پیگیر میشدم که کار به اینجا نرسه ؟ میگه خیلی کارش رو بلد بوده و تونسته .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا میفهمم چرا اینستاگرام و فضای مجازی مثل دهه ۴۰ پرشده از لات و لوت و خلاف کارهایی که هی دور هم نشستن و دارن قلیون میکشن و فحش خار و مادر میدن و آدم میکشن و بت میشن و الا ماشالله . چون اینها هستن که دیگه به درد میخورن به طور مثال خود بنده الان از خدامه یه پولی بدم به یکی از رفقای نازنین تا بره یه خدمتی از طرف من به همین طرف دعوی ما بکنه :
من سر لج ننداز
میرم لات میستونم
کارُ به دادگاه ننداز
میرم لات میستونم